اعتراضات بیسابقه ضد اسرائیلی دانشگاههای امریکا بعد از دو اقدام دولت امریکا علیه ملت فلسطین و به نفع رژیم صهیونیستی شعلهور شده است؛ یکی وتوی قطعنامه تصویب شده در شورای امنیت مبنی بر درخواست عضویت کامل کشور فلسطین در سازمان ملل توسط امریکا و دومی بسته حمایت مالی تصویب شده در سنای امریکا به ارزش ۱۷ میلیارد دلار.
در اعتراضات دانشگاه کلمبیا و سایر دانشگاههای امریکا، دانشجویان معترض خواستار قطع رابطه این دانشگاه با نهادهای اسرائیل که در جنگ غزه نقش دارند شدهاند. این خواستهای بسیار مهم و اثرگذار است که در صورت به ثمر نشستن، مقدمه آغاز مطالبات سایر اقشار جامعه از حاکمیت امریکا و بقیه دولتهای غربی برای قطع ارتباط و حمایت از رژیم صهیونیستی است و در واقع آغاز یک دومینوی اجتماعی- سیاسی علیه رژیم صهیونیستی را در جوامع غربی نوید میدهد. این خیزش ضدصهیونیستی و ضداستکباری، شدیداً باعث وحشت سردمداران غرب شده و نشانه آن هم شدت برخوردی است که در حال انجام آن علیه دانشجویان و اساتید هستند و تلاش دارند با سرکوب خشن و شدید آن، جلوی تسری بیشتر آن را بگیرند و جرئت پیوستن به معترضان و تحصنکنندگان را از دیگران سلب کنند. این حرکت دانشجویان در امتداد حرکات اعتراضیای است که طی چند ماه اخیر از سوی بلاگرها و اینفلوئنسرهای جوان در سراسر جهان، به خصوص در غرب، در اعتراض به نسلکشی در غزه و جنایات رژیم صهیونیستی انجام شده و نشاندهنده شکسته شدن انحصار بنگاههای عظیم رسانهای وابسته به جریان اصلی در غرب و تغییر نگرش در میان نسل جدید در این کشورها است.
این خیزشها از دانشگاه کلمبیا در نیویورک به عنوان یکی از دانشگاههای تحت سلطه لابی صهیونیسم و با برپایی اردوگاه همبستگی با فلسطین در صحن دانشگاه آغاز و سپس طی روزهای اخیر به سایر دانشگاههای این کشور کشیده شد که دانشگاه هاروارد در بوستون، دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، دانشگاه اموری در جورجیا، دانشگاه براون در رودآیلند، کالج امرسون، دانشگاه ایندیانا، دانشگاه جورج واشینگتن، دانشگاه تگزاس در آستین، دانشگاه پرینستون، دانشگاه پلیتکنیک کالیفرنیا، دانشگاه مینهسوتا، دانشگاه ایالتی اوهایو، دانشگاه نورثوسترن، دانشگاه کانکتیکت، دانشگاه نیویورک، دانشگاه ییل، دانشگاه هاروارد، دانشگاه کرنل در ایتاکا، دانشگاه ایالتی فلوریدا، دانشگاه جورج واشینگتن، دانشگاه پنسیلوانیا، دانشگاه ایالتی میشیگان، دانشگاه کارولینای شمالی، دانشگاه رایس در هیوستون، دانشگاه پیتزبورگ، دانشگاه فلوریدا در گینزویل، دانشگاه مریلند در شهر کالجپارک، دانشگاه امریکن در واشینگتن، دانشگاه تگزاس در دالاس، دانشگاه تگزاس در سنآنتونیو، دانشگاه نیومکزیکو در البوکرکی، دانشگاه مین جنوبی در پورتلند، دانشگاه پردو در وستلافایت، دانشگاه لویولا در شیکاگو، دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا فقط قسمتی از سیاهه نام این دانشگاهها است.
این خیزش که به سرعت به دانشگاههایی در کانادا و اروپا نیز کشیده شده است، در حال حاضر در معرض سرکوب شدید بوده و در پی آن و در روزهای اخیر، هزاران دانشجو و استاد دانشگاه به شدیدترین، خشنترین و غیرانسانیترین شیوه بازداشت شدهاند و به رغم سعی در سانسور خبری آن توسط دولتها و رسانههای غربی، به طور مداوم ویدئوهایی از آن به شبکههای اجتماعی درز میکند.
در حال حاضر این موج اعتراضات در محوطههای دانشگاههای امریکا، بعد از دستگیری صدها نفر از معترضان در دانشگاه کلمبیا و برخورد سرکوبگرانه خشن با دانشجویان و اساتید معترض گستردهتر شده و بعد از سرایت به اکثر دانشگاههای امریکا و حتی برخی مدارس این کشور، در حال گسترش به دانشگاههای سایر کشورهای غربی و بقیه کشورهای دنیا است.
دانشجویان معترض و دانشجویانی که مورد سرکوب قرار گرفته و بازداشت شدهاند، علاوه بر تعلق به اقشار مختلف جامعه، به تعداد قابل توجهی از فرزندان نمایندگان کنگره، سنا و بازرگانان و طبقه سیاسی حاکم در امریکا هستند که این واقعیت نشاندهنده تغییرات اساسی سیاسی در نگرش نخبگان امریکا به مسائلی، چون فلسطین و رژیم صهیونیستی و تغییراتی است که در آینده اثرات بزرگی در صحنه سیاست امریکا برجای خواهد گذاشت. این مسئله به خصوص در میان حامیان جناح دموکرات در امریکا پررنگتر است و میتواند مسئله حمایت از رژیم صهیونیستی را در آینده از یک قاعده کلی حکومت امریکا به یک مسئله حزبی و نزاع سیاسی داخلی تبدیل کند. غرب همواره با ادعای دموکراسی و حقوق بشر به مقابله با عدالت و آزادی رفته و سایر ملتهای دنیا را به سلطه کشیده است و از این ابزارها برای مقابله با دولتها و ملتهای مستقل استفاده کرده است. امروز به بهترین شکل، پوچ بودن، دروغ بودن و ریاکارانه بودن این شعارها روشن شده است. در این میان سکوت مرگبار سلبریتیها و مهمتر از آن، روشنفکرنماهای ایرانی که برای کوچکترین مواردی رگ گردنشان متورم میشد و فریاد اعتراض بلند میکردند جالب بوده و نشان از عدم صداقت آنان در مسائل داخلی ایران و مزدوری آنان برای اربابان غربیشان است.
عملیات طوفانالاقصی، نه تنها شکستی ترمیمناپذیر به رژیم صهیونیستی وارد کرد بلکه حوادث بعد از آن، افسانههای دروغین زیادی را افشا کرد و چهره واقعی سردمداران و حکام غربی را در برابر چشم جهانیان قرار داد و لخت بودن پادشاه دموکراسی و حقوق بشر غربی را فریاد زد و وجدانهای بشری را بیدار کرد. نه تنها دوران بزن در رو در عرصه نظامی و سیاسی به پایان رسیده بلکه دوران یکهتازی در عرصه رسانهای و تحمیق ملتها نیز به پایان رسیده و تغییر بزرگی در جهان آغاز شده که عملیات طوفانالاقصی و عملیات مقتدرانه «وعده صادق» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تنها بخشی از آن را هویدا کرد.